جشنواره‌های پر زرق و برق؛ میراثی در سایه غفلت در خوزستان

خوزستان، مهد تمدن ایران، در حالی میزبان “چهارمین جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی” بود که خود با بحران‌های عمیقی در حوزه میراث فرهنگی دست و پنجه نرم می‌کند. این تناقض، پرسش‌های جدی را درباره اولویت‌بندی‌ها و نحوه تصمیم‌گیری در این حوزه پیش روی مسئولان قرار می‌دهد.

هزینه‌های نامتناسب با نیازهای بومی

علی محمدی، فعال رسانه‌ای، با انتقاد از برگزاری این جشنواره در اهواز، بیان می‌کند: “در شرایطی که ده‌ها بنای تاریخی ثبت‌شده در شهرهایی نظیر شوش، دزفول، اهواز و آبادان نیازمند مرمت فوری هستند و ثبت آثار جدید به دلیل کمبود منابع مالی و انسانی تقریباً متوقف شده است، تخصیص بودجه‌ای هنگفت به یک جشنواره چندروزه، تصمیمی عقلانی و توسعه‌محور به نظر نمی‌رسد.”

برگزاری چنین رویدادی در سطح بین‌المللی، نیازمند بودجه‌ای چشمگیر برای دعوت از داوران خارجی، چاپ کاتالوگ، برپایی نمایشگاه‌ها و تأمین اقامت مهمانان است. با وجود عدم انتشار جزئیات دقیق هزینه‌ها، تجربیات دوره‌های پیشین جشنواره در شیراز، قزوین و همدان نشان می‌دهد که این هزینه‌ها به مراتب از اعتبارات معمول استانی فراتر می‌رود.

غیبت چهره‌های بومی در سیاست‌گذاری

یکی از نکات عجیب در ترکیب شورای سیاست‌گذاری این جشنواره، غیبت کامل چهره‌های فرهنگی و پژوهشی خوزستان است. به جز استاندار و مدیرکل میراث فرهنگی استان، تمامی اعضا از خارج از خوزستان هستند. این در حالی است که اسناد بالادستی وزارت میراث فرهنگی بر لزوم مشارکت جوامع محلی، کنشگران بومی و نهادهای استانی در مدیریت میراث تأکید دارند. محمدی این وضعیت را نشانه تصمیم‌گیری‌هایی می‌داند که از بیرون بر خوزستان تحمیل می‌شوند، نه از درون.

این نادیده گرفتن ظرفیت‌های هنری و پژوهشی بومی خوزستان، نه تنها در سطح سیاست‌گذاری بلکه در بدنه اجرایی جشنواره نیز مشهود است. فعالان فرهنگی استان معتقدند که این رویکرد، نشانه‌ای از نگاهی مصرفی به استان است؛ جایی که تنها بستر برگزاری فراهم می‌شود، اما در طراحی و اجرا نقشی به هنرمندان محلی داده نمی‌شود. در دوره‌های پیشین این جشنواره در سایر استان‌ها نیز، غالباً پس از اتمام رویداد، نه اثری از آثار برگزیده در توسعه محلی باقی مانده و نه ارتباط مؤثری میان هنرمندان بومی و شبکه‌های تخصصی شکل گرفته است.

لزوم ایجاد زیرساخت‌های پایدار به‌جای رویدادهای موقت

محمدی تأکید می‌کند: “آنچه امروز خوزستان بیش از هر چیز به آن نیاز دارد، زیرساخت‌های پایدار برای مستندسازی و نگهداری میراث فرهنگی است، نه صرفاً رویدادهای پرهزینه و موقت.” او پیشنهاد می‌دهد که بخشی از بودجه‌های هنگفت صرف شده برای چنین جشنواره‌هایی، به ایجاد یک مرکز تخصصی برای آرشیو و مستندسازی میراث خوزستان اختصاص یابد. این مرکز می‌تواند اسناد دیداری، شنیداری، مکتوب و دیجیتال مرتبط با آثار تاریخی، فرهنگی و زیستی استان را به صورت منسجم گردآوری، نگهداری، طبقه‌بندی و در دسترس پژوهشگران قرار دهد.

علاوه بر این، آموزش نیروهای محلی در حوزه‌هایی مانند مستندسازی تصویری، مرمت اضطراری، تحلیل معماری و نقشه‌برداری، نه تنها به توانمندسازی جوانان استان کمک می‌کند، بلکه وابستگی به نیروهای غیربومی را کاهش داده و مشارکت بومی را در حفاظت از میراث تقویت می‌کند. این آموزش‌ها می‌توانند به صورت کارگاه‌های تخصصی و پروژه‌محور و با همکاری دانشگاه‌ها و نهادهای فرهنگی مستقل برگزار شوند.

محمدی در پایان هشدار می‌دهد: “آثاری که در قالب جشنواره در بخش‌هایی چون فیلم، موسیقی، عکس و میراث دیجیتال تولید یا گردآوری می‌شوند، نباید پس از نمایش فراموش شوند. این تولیدات می‌توانند به عنوان منابع ارزشمند برای آموزش، پژوهش، مستندسازی بومی و حتی توسعه گردشگری فرهنگی مورد استفاده قرار گیرند، مشروط بر آنکه در یک بایگانی استاندارد و دسترس‌پذیر نگهداری شوند. در غیر این صورت، این آثار به جای آنکه پشتوانه فرهنگی خوزستان شوند، به بخشی از مصرف سریع و فراموش‌شونده رویدادها تبدیل خواهند شد.” به نظر می‌رسد زمان آن رسیده که سیاست‌گذاران فرهنگی، از رویدادهای پر زرق و برق به سمت سرمایه‌گذاری بر زیرساخت‌های پایدار و مشارکت بومی گام بردارند تا میراث غنی خوزستان از سایه غفلت رها شود.

مجله خبری تحلیل سبز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *