اخیراً مباحثی مبنی بر محاسبه قیمت سکه طلا با نرخ دلار ۱۰۰ هزار تومانی مطرح شده که به دلیل عدم در نظر گرفتن فاکتورهای مهمی مانند حباب سکه، ریسکهای سیاسی، انتظارات تورمی و سایر عوامل اقتصادی و غیراقتصادی مؤثر بر قیمت طلا و سکه، نمیتواند تصویر دقیقی از واقعیت ارائه دهد.
به گزارش ایسنا، در روزهای اخیر و همزمان با افزایش مقطعی نرخ ارز، برخی از فعالان رسانهای و کارشناسان اقتصادی در شبکههای اجتماعی نسبت به فروش سکههای طلای بانک مرکزی انتقادهایی را مطرح کردهاند. یکی از این انتقادها، فروش سکه طلا با نرخهای بالای دلار بوده و در برخی اظهارنظرها عنوان شده که بانک مرکزی در حال فروش سکه طلا با دلار بالای ۱۰۰ هزار تومانی است. این در حالی است که بررسی اقتصادی سازوکار تعیین قیمت سکه و فروش آن به متقاضیان، نشاندهنده عدم صحت این موضوع است.
یکی از نکات مهمی که در برخی از نظرات در زمینه حراج سکه توسط بانک مرکزی به آن توجه نمیشود، مفهوم «حباب قیمتی سکه» است. حباب قیمتی به وضعیتی اطلاق میشود که قیمت یک کالا یا دارایی در بازار از ارزش واقعی آن فاصله بگیرد. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران از شکلگیری حباب قیمت و لزوم احتیاط بیشتر در معاملات سخن میگویند. به عنوان مثال، به دلیل اینکه ربعسکه نسبت به سایر قطعات سکه طلا قیمت پایینتری دارد، مورد استقبال بیشتری قرار میگیرد و با افزایش تقاضا، حباب ربعسکه نیز افزایش مییابد. بنابراین، نمیتوان افزایش حباب قیمتی در قطعات مختلف سکه طلا و به خصوص ربع سکه را نادیده گرفت و استدلال کرد که سکه با دلار ۱۰۰ هزار تومانی فروخته میشود؛ چرا که بخش مهمی از این نرخ، همان حبابی است که به آن توجه نمیشود.
از سوی دیگر، در حراجهای سکه قیمت پایه از پیش تعیین شده وجود ندارد و متقاضیان، قیمت پیشنهادی خود را ثبت میکنند که این قیمتها تابعی از تقاضای عموم متقاضیان است. بنابراین، نمیتوان گفت در حراجها نرخ مشخصی مبنای عرضه قرار میگیرد، بلکه این خریداران هستند که با آگاهی نسبت به قیمت انواع قطعات سکه در بازار و همچنین میزان حباب قیمتی، با یکدیگر بر سر خرید سکه با قیمت پیشنهادی خود رقابت میکنند.

همچنین، قیمت سکه طلا به عنوان یک کالای سرمایهای یا مصرفی، صرفاً تابع نرخ ارز نبوده و به بسیاری از متغیرهای دیگر اقتصادی و غیراقتصادی وابسته است. عدم توجه به وابستگی قیمت یک دارایی به تعداد زیادی از متغیرها و استخراج نرخ ارز مبنای فروش آن دارایی صرفاً با تقسیم کردن ارزش ریالی دارایی به قیمت دلاری آن، نمیتواند نتایج واقعی داشته باشد. این رویکرد مانند آن است که نرخ ارز چند صد هزار تومانی را برای انواع خودروهای خارجی موجود در کشور یا انواع کالاهای قدیمی استخراج کنیم. در حالی که بخش بزرگی از افزایش قیمت این نوع کالاها تابع عوامل غیراقتصادی مانند انتظارات تورمی، ممنوعیت واردات، ریسکهای سیاسی، فرهنگ عمومی و غیره است.
بر این اساس، به نظر میرسد که نرخ ارز استخراج شده از معاملات سکه به دور از واقعیت است و محاسبه آن بدون در نظر گرفتن همه عوامل اقتصادی و غیراقتصادی مؤثر بر قیمت سکه و طلا، نادرست است.
با احترام ، مجله خبری تحلیل سبز